بید و مجنون

ساخت وبلاگ

یک - به باغچه میرسی، به گلها سرمیزنی، کم کم سر از خاک در می آورند و گلها شکوفا می شوند؛ عطرشان باغچه و پنجره را پر می کند

دو - کوله بارت را می بندی، کار را تا اطلاع ثانوی تعطیل کرده اند؛ دیگر اینجا کاری نداری. گلها و باغچه را می گذاری و میروی

سه - انسان، بهانه انسان است؛ آخر کار، نه گلی به کار می آید و نه باغچه ای. این روزها که گذشت، انسان بمانیم برای هم، تا گل و باغچه هم به کار آید 

بید و مجنون...
ما را در سایت بید و مجنون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amindehdariana بازدید : 80 تاريخ : سه شنبه 2 ارديبهشت 1399 ساعت: 6:12

روزهای عجیبی است

همه آن چیزها و مکانهایی که شلوغی های زندگی ات بوده اند و الان رنگ باخته اند، انگار که بودنشان هم تزیینی بیش نبوده برای زندگی هایی که شاید به شلوغی نیاز داشته اند

 

اما انگار چیزهای مهمی هم هستند. دلتنگی ها، مشغولیت ها و خاطراتی که در این روزهای خلوت قرنطینه بیشتر به چشم می آیند. آن چیزهایی که متعلق به خلوت تو بوده اند، هنوز هم پرسه ای می زنی در خاطراتشان، سر و گوشی آب میدهی و حافظه ات را ازشان دوباره تازه میکنی. 

بید و مجنون...
ما را در سایت بید و مجنون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amindehdariana بازدید : 62 تاريخ : سه شنبه 2 ارديبهشت 1399 ساعت: 6:12

روز چهارم بیماری، وقتی تب به چهل درجه میرسه، تجربه عجیبیه. انگار تحمل خواب های خودت رو هم نداری. خواب می دیدم میخواهیم دارایی بزرگی را تقسیم کنیم. هر کس مالک بخشی از آن شود. نقطه ای روی صفحه دارایی ها بید و مجنون...
ما را در سایت بید و مجنون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amindehdariana بازدید : 61 تاريخ : سه شنبه 2 ارديبهشت 1399 ساعت: 6:12